دانلود دعا از نوحه با صدا مداحی جدید مولودی روایت حکایت داستان حدیث ۹۰

دانلود جدیدترین نوحه مداحی ها مراثی روضه دعاهای زیبا با معنی احادیث حکایات روایات کمیل معراج بوی سیب ۱۳۸۹ ۱۳۹۰ کریمی قطری ذاکر

دانلود دعا از نوحه با صدا مداحی جدید مولودی روایت حکایت داستان حدیث ۹۰

دانلود جدیدترین نوحه مداحی ها مراثی روضه دعاهای زیبا با معنی احادیث حکایات روایات کمیل معراج بوی سیب ۱۳۸۹ ۱۳۹۰ کریمی قطری ذاکر

داستان و حکایت درباره انصاف ۰ انصاف اباذر

داستان و حکایت درباره انصاف ۰  انصاف اباذر


در ادامه مطلب

انصاف اباذر
در راه رفتن به جنگ تبوک (95) ابوذر سواریش کند بود و عقب افتاد، به پیامبر صلى الله علیه و آله عرض کردند: ابوذر عقب ماند، فرمود: اگر در او خیرى باشد خدا او را به شما ملحق مى سازد.
ابوذر چون از شترش ماءیوس شد، آن را رها نمود و به راه افتاد. در یکى از منازل پیامبر صلى الله علیه و آله فرود آمدند، و یکى از مسلمین گفت : یک نفر از راه دور دارد پیاده مى آید.
فرمود: خدا کند ابوذر باشد. چون خوب دقت کردند، گفتند: یا رسول الله اباذر است ، سپس فرمود: خدا بیامرزد اباذر را تنها راه مى رود، تنها مى میرد، تنها برانگیخته مى شود.
چون پیامبر صلى الله علیه و آله اباذر را دید فرمود: او را آب دهید که تشنه است . هنگامى که اباذر شرفیاب حضور پیامبر صلى الله علیه و آله شد، دیدند ظرف آبى همراه دارد.
فرمود: اباذر آب داشتى و تشنگى کشیدى ؟ عرض کرد: آرى یا رسول الله صلى الله علیه و آله پدر و مادرم به قربانت ، در راه تشنه شدم ، به آبى رسیدم وقتى چشیدم ، آب سرد و گوارائى بود با خود گفتم : (انصاف نباشد) از این آب بیاشامم مگر آنکه اول پیامبر صلى الله علیه و آله بیاشامد. پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: اباذر خدا ترا بیامرزد، به تنهائى زندگى مى کنى و غریبانه مى میرى و تنها داخل بهشت مى شوى .(96)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد